بالا پایین

دوستی دارم که زمانی همه حسادت زندگیش رو می کردند وقتی من توانایی داشتن ماشین رو نداشتم اون بهترین ماشینها رو سوار می شد ٬ همیشه به من می گفت آدم باید تو رستورانهای گرانقیمت غذا بخوره تا بفهمه با دیگران هیچ فرقی نداره ٬ لباسهایی که می پوشید واقعا بهترین بود . اما روزگار این دوستم رو هم امان نداد ٬ پدرش دچار مشکل در کار شد و چنان پیچید به هم زندگیشون که نه تنها هرچی داشت داد هر چی هم در آینده ممکن بود داشته باشه داد ولی غرورشو حفظ کرد و پایدار موند . واقعا امروز  بعد از گذر مسیر تلخ زندگی حالا که یه  کوچولو به سرو سامان رسیده به خاطر چند چیز بهش تبریک میگم:
۱- خرید ماشین
۲- حمایت از پدرش تا تمام توان (نه با تمام توان چون واقعا از توانشم بیشتر بود)
۳- غرورش
۴- هیچکس جز من و خانوادش نفهمیدیم چه سخت بهش گذشت


این آرش آدامس خرسی بد بو داره می خوره خفم کرد به خدا دیگه تمرکزمو از دست دادم .
خدا روشکر قورتش داد.
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:40 ق.ظ

منم بهش تبریک میگم و منتظره شیرینش می مونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد