لحظه

فقط لحظه ای که تصمیم عاقلانه گرفتی حرکت ناشیانه انجام بده

لحظه ها

تنهایی های بعد از یک ارتباط عاطفی طولانی یکی از قشنگ ترین لحظاتی هستش که آدم در زندگی دارد...

لحظه ای فکر به گذشته ...

لحظه ای فکر به آینده ...

لحظه ای برنامه ریزی کردن ...

لحظه ای بی قرار راه رفتن ...

لحظه ای دوست داشتن دیگران ...

لحظه ای خود خواهی ...

لحظه ای پشیمانی ...

لحظه ای انگیزه ...

لحظه ای حس تنهایی ...

لحظه ای حس خوش بختی ...

لحظه ای حس بدبختی ...

....

هنوز نمی دونم در چه لحظه ای گیر کردم ....

 

یاداشت دیر (قسمت اول)

(یاداشت امروزم به معنی این نیست که از کاری که کردم پشیمون هستم )

شاید دیروز فکر می کردم خیلی خوب بودم ٬ اما امروز می دونم که چه لحظات خوبی رو به خاطر مسائلی بی ارزش ازدست دادم ٬ می دونی جاهایی از زندگیم بود که واقعا به من خوش می گذشت ولی نمی دونستم و حسرت دیگران رو می خوردم ...

فکر می کردم حسود نیستم ٬ ولی بودم ٬ خودم نمی دونستم ولی خیلی حسود بودم ٬ به خاطر همین حسودی خیلی وقتها در اوج خوشبختی که خودم فقط نمی دیدم حسادت دیگران رو می کردم ٬ اونم حسودی که از دنیای واقعی و بی ارزش دیگران نشات گرفته بود ....

چرا حسودی ٬ فقط یک جواب داشت حماقت ....

حسودی به چی ٬ فقط یک جواب داشت حماقت ...

خیلی خوب شد که رشته ها پاره شد ٬ حالا نشخواری لذت بخش می کنم از ساعات و لحظات گذشته و لذت شامهای خودمونی ٬ تنهایی های آخر هفته و ...

شاید اگر شریک اینرو بهم گوش زد نمی کرد نمی فهمیدم ولی خوشحالم که حالا آدمها ازم انتقاد می کنند ٬ خیلی بچه گونه زمانها رو از دست دادم ...

شاید اگر کمی زودتر به محیط خارج می رفتم الان اینجا نبودم و لی حالا رفتم و بازهم خواهم رفت تا بیشتر بفهم که کی بودم ٬ چی داشتم ٬ چی کار می کردم ....

اشتباه بود از اول و اشتباه از اونجایی شروع شد که حصارهای بی اعتمادی رو کشیدیم دور چمنزار زندگیمون و در این چمن زار که شاهانه بود حسرت بیابانهای بیرون به امید بهشت برین رو خوردیم ...

اما این راه رو می رم تا آخر ٬ تجربه گران قیمت ترین چیزی است که آدمی بدست می آورد و بعدها شاید خیلی در زندگی مفید واقع شود ...

دوستی می گفت نگذار همه آدمهایی که دوستت دارند از دستت بروند ٬ حالا می تونم بهش بگم بگذار آدما از دنیای بیرون به آدما نگاه کنند تا ارزش دوستی ها و دوست داشتنها رو درک کنند ...

وقتی تو هیچ مرجع مقایسه ای نداشته باشی بهترین هم برای تو معمولی هستش ...

دیگه داره بهم خوش می گذره و درون آدمها رو مثل شیشه می بینم ٬ چه آدمهایی که سعی می کردنند از ضعفهای من استفاده کنند و کمبودهای خودشون رو در حسادت من جبران کنند ...

حالا دیگه در مسیر تکامل هستم و پیش می رم ....

کاش همه می تونستند از من انتقاد کنند ٬ می دونم آدمهای دیگه ٬ من رو بهتر از خودم می بینند ٬ اگر الان از من بپرسید می گم بهترین دوستای من منتقد ترین هاشون هستند ...

طعم عسل رو وقتی چشیدم که فقط از مزش خاطره باقی مونده بود ...