من خیلی فضولم .....
جدی می گم ....
همیشه دوست دارم نظر آدما رو نسبت به خودم بدونم ....
اصلا کنجکاوی می کنم بفهمم که آدما راجب من چی غیبت می کنن ....
یا فلان همکارم چقدر بیشتر یا کمتر کار می کنه ....
حتی تمام off line هام رو می خونم ...
تمام نوشته های دوستانم رو می خونم ....
روزی حداقل ۵۰ تا mail برام می آد و من همشو می خونم ....
در روابط آدما با هم خیلی دقت می کنم ...
هر کس که مشکلی داشته باشه اگر از دستم کاری بربیاد حتما براش می کنم ٬البته به واسطه فضولیم من تقریبا همیشه اولین کسی هستم که مشکلات دوستان رو می فهمم ....
همیشه در حرفهای آدما دنبال کنایش می گردم ....
درضمن خودم هم همیشه حرفام به کنایه می زنم ....
حتی بی محلی آدما رو خیلی زود درک می کنم (این کنایه بود ها)
اما
اگر من این خصایص رو نداشتم درسته ممکنه که خیلی اوقات نمی تونستم خودمو اصلاح کنم ولی فکر می کنم خوشبخت تر بودم .....
به نظر شما اینجور نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پنجشنبه ٬ خانواده و مسافرت ......
خوب بود و خوش گدشت .....
جمعه ظهر خونه اخوی و ناهاری و نوشابه ای و .... و مزه ای و ....
بعد از ظهر فیلمی و بعدشم زدیم بیرون با برو بچ ....
کافی شاپی و بعدشم یک عالمه آدم پاشدیم رفتیم آرین اونا شام خوردن و منم چایی ....
خلاصه زندگی همینه دیگه .....
فردا هم که روزه کاره .....
همیشه جمعه شبها همین احساس بد رو دارم و دلهره برای یک هفته کاری دیگه .....
در هر صورت یک موضوعی که خیلی برام ناراحت کننده است اینه که آیا ما در روزهای پایانی هفته تفریح دیگه ای جز رستوران رفتن و غذا خوردن داریم ؟
فصل اول : کار ....
خیلی مهم نیست که شریک اومده .....
خیلی مهم نیست که رقیب داره جاشو از دست می ده ....
خیلی مهم نیست که مشتری سرور خریده .....
خیلی مهم نیست که حساب لب مرزه ....
خیلی مهم نیست که دیونه اصلا تخفیف نمی ده ....
خیلی مهم نیست که می خواد دویست هزار بخوره ....
خیلی مهم نیست که بته جقه به عدد لطف داره ....
فصل دوم : زندگی ....
خیلی مهم نیست کاوه اینا فردا میرن ....
خیلی مهم نیست که نیما رفت ....
خیلی مهم نیست که من موندم بی حس .....
خیلی مهم نیست که اون ٬ همه حدود رو ٬ روزهای آخری شیکوند....
خیلی مهم نیست که گروه سنی معروف همشون یک تختشون کمه .....
خیلی مهم نیست که دارم می ترکم ....
خیلی مهم نیست که قرار شد تولدم رو در کنسرت اندی جشن بگیرم .....
فصل بی ربط : وبلاگ ....
خیلی مهم نیست که چرا دوباره اینارو نوشتم ...
خیلی مهم نیست که اصلا وبلاگ چرا می نویسم .....
خیلی مهم نیست که اصلا کسی نوشته ها مو می خونه یا نه
مهم اینه که .........
طبق دستور استاد و یکی دو تا دیگه از دوستان دوبار وبلاگم رو می نویسم ٬البته با یک تفاوت و اونم اینکه دیگه هیج مطلب خصوصی توش نمی نویسم و فقط مطالب جالبی که بهش بر خورد می کنم رو برا تون می نویسم ٬
برای شروع خواهش می کنم صفحه اول Microsoft Word رو باز کنید و جمله زیر رو توش تایپ کنید....
(rand (200,99=
و بعد دگمه enter رو فشار بدید.....
خوب چی می بینید؟