یاداشت دیر (قسمت اول)

(یاداشت امروزم به معنی این نیست که از کاری که کردم پشیمون هستم )

شاید دیروز فکر می کردم خیلی خوب بودم ٬ اما امروز می دونم که چه لحظات خوبی رو به خاطر مسائلی بی ارزش ازدست دادم ٬ می دونی جاهایی از زندگیم بود که واقعا به من خوش می گذشت ولی نمی دونستم و حسرت دیگران رو می خوردم ...

فکر می کردم حسود نیستم ٬ ولی بودم ٬ خودم نمی دونستم ولی خیلی حسود بودم ٬ به خاطر همین حسودی خیلی وقتها در اوج خوشبختی که خودم فقط نمی دیدم حسادت دیگران رو می کردم ٬ اونم حسودی که از دنیای واقعی و بی ارزش دیگران نشات گرفته بود ....

چرا حسودی ٬ فقط یک جواب داشت حماقت ....

حسودی به چی ٬ فقط یک جواب داشت حماقت ...

خیلی خوب شد که رشته ها پاره شد ٬ حالا نشخواری لذت بخش می کنم از ساعات و لحظات گذشته و لذت شامهای خودمونی ٬ تنهایی های آخر هفته و ...

شاید اگر شریک اینرو بهم گوش زد نمی کرد نمی فهمیدم ولی خوشحالم که حالا آدمها ازم انتقاد می کنند ٬ خیلی بچه گونه زمانها رو از دست دادم ...

شاید اگر کمی زودتر به محیط خارج می رفتم الان اینجا نبودم و لی حالا رفتم و بازهم خواهم رفت تا بیشتر بفهم که کی بودم ٬ چی داشتم ٬ چی کار می کردم ....

اشتباه بود از اول و اشتباه از اونجایی شروع شد که حصارهای بی اعتمادی رو کشیدیم دور چمنزار زندگیمون و در این چمن زار که شاهانه بود حسرت بیابانهای بیرون به امید بهشت برین رو خوردیم ...

اما این راه رو می رم تا آخر ٬ تجربه گران قیمت ترین چیزی است که آدمی بدست می آورد و بعدها شاید خیلی در زندگی مفید واقع شود ...

دوستی می گفت نگذار همه آدمهایی که دوستت دارند از دستت بروند ٬ حالا می تونم بهش بگم بگذار آدما از دنیای بیرون به آدما نگاه کنند تا ارزش دوستی ها و دوست داشتنها رو درک کنند ...

وقتی تو هیچ مرجع مقایسه ای نداشته باشی بهترین هم برای تو معمولی هستش ...

دیگه داره بهم خوش می گذره و درون آدمها رو مثل شیشه می بینم ٬ چه آدمهایی که سعی می کردنند از ضعفهای من استفاده کنند و کمبودهای خودشون رو در حسادت من جبران کنند ...

حالا دیگه در مسیر تکامل هستم و پیش می رم ....

کاش همه می تونستند از من انتقاد کنند ٬ می دونم آدمهای دیگه ٬ من رو بهتر از خودم می بینند ٬ اگر الان از من بپرسید می گم بهترین دوستای من منتقد ترین هاشون هستند ...

طعم عسل رو وقتی چشیدم که فقط از مزش خاطره باقی مونده بود ...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
گل مینا شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:48 ق.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

سلام
زیبا بود و...

سری به وبلاگ ناصریا بزنید و اگه تمایل داشتید تبادل لینک و لوگو می کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد