اسکی

اسکی !؟
همیشه برای من مجهول بود تا امروز.اما سزرمین برفی با آدمهای شاد یا بهتره بگم خیلی شاد هوای رویایی شاید کمترین قسمت این لذت باشه . به اینها اضافه اگربشه دوستان خوب همیشگی + دوستان خوب قدیمی و .... دیگه کامل دیگه !!!!!!
ازگیل شاید دقیقا نمیدونه که من دیگه مال دفتر خاطراتشم . می دونم خیلی بی ادبی هستش ولی من جواب تبریکش رو هم ندادم . (شاید دوست نداشتم در تنهاییم هیچکس رو شریک کنم).
فردا برای من روز مهمی هستش ٬ نیاز به دعا و همراهی دارم . نمی دونم چی میشه وآیا موفق میشم یا نه اما تلاشمو حتی از حالا شروع کردم.  

شاید دیر شده باشه

شاید این روزها نوشتن از حرف زدن خیلی راحتر باشه !!!
من همیشه ترجیح میدادم کمتر بنویسم ولی حالا ....
امروز مطمئن هستم دیگه تنهایی های من مال خودم هست (دیگه ازگیل مال من نیست). دیگه دوست ندارم کسی رو عاشقانه بپرستم . و حالا دیگه من ٬تو دنیای خودم هستم اما نه تنها چون من دوستای خیلی خوبی دارام و با اونا زمانهای خوبی رو میگذرونم و قبلا هم با اونا خوش گذروندم . شاید قدر این دوستان رو باید بیشتر از این ها بدونم .

از آرش٬مازیار٬ نوید٬ تورج ٬ نیما ٬ علی و ... متشکرم بابت خاطرات خوب.
از سمیه (خانم نیما) و علی (محمد تقی) و فرخ هم یاد می کنم.
دم همتون گرم.